سوفیاسوفیا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

تقدیم به دخترم سوفیا

دخترم (3)

به نام او سلام زیبای مهر ماه من این شد که من و شما راهی تهران شدیم  عمو سروش و مامان هاجر و دائی غلام(شوهر خاله بابا)آمدن به استقبال شما فرودگاه تا مامان هاجر رو دیدی پریدی توی آغوشش و تا زمانی که رسیدیم خونه توی آغوشش مامان هاجر بودی روز چهارشنبه من و شما و مامان زینت و مامان هاجر رفتیم مطب دکتر زمانی که نوبت شما رسید رفتیم توی اتاق دکتر وقتی جواب آزمایش رو روی میز دکتر گذاشتم گفتم می گن دخترم تالاسمی ایتر مدیا داره وقتی آزمایش ها رو نگاه کرد گفت کی گفته تالاسمی اینتر مدیا داره؟ گفتم متخصص خون در اهواز گفت که دکتر پد.... استاد من هست ولی دختر شما مشکلی نداره و این آیتم از خونش که ...
28 آبان 1391

دخترم(2)

به نام او سلام محبوبم نفسم جونم عمرم خوبی بابام من فدای اون خنده های دلنشینت بشم من و تو مامان راهی اهواز شدیم تمام مسیر افکارم بهم ریخته بود. وقتی رسیدیم اهواز  آدرس دکتر پدر... را پیدا کردیم و راهی مطب شدیم بعد از وقت گرفتن از منشی  با تو کلی پله ها رو بالا و پایین کردیم تا اینکه جناب دکتر تشریف آوردن. بعضی از قیافه ها  به آدم آرامش می دهند و چهره این دکتر تمام آرامشی که به زور توی وجودم جمع کرده بودم را از من گرفت.. وقتی رفتیم توی اتاق دکتر  جواب آزمایش ها رو دید و نظرش همون تالاسمي اینتر مدیا بود من خودم دیگه جون نداشتم روی پام بای...
22 آبان 1391

دخترم

به نام او که مهربان است و بخشنده سلام جونم مدتی بود که توان نوشتن نداشتم. دوست داشتم غمم را بر سر نوشته های بی سر و ته خودم خالی کنم ولی وقتی قصد نوشتن می کردم توانم از بین می رفت دوست نداشتم لحظه های تلخ زندگیم را برای تو به یادگار بگذارم ولی الان می نویسم که بدانی ............ هنوز سر ماخوردگیت بطور کامل خوب نشده بود که متوجه دانه های قرمزی روی تنت شدم سریع بردمت دکتر و بعد از معاینه دکتر گفت مربوط به ویروسی هست که در تنت وجود دارد و مشکل خاصی وجود ندارد و یه ازمایش خون کامل برای سلامتت نوشت و همان موقع بردمت آزمایشگاه و نمونه خون شما را جهت آزمایش گرفتن خدا رو شکر اصلا متوجه خونگیری نشدی و م...
18 آبان 1391
1